بهتازگی محمود امانی، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش از نهایی شدن بسته تقویت مدارس عادی دولتی در ۱۰محور توسط این شورا خبر داده است.
ایجاد شبکه ارتباطی میان مدارس به منظور کمک به یکدیگر، کمک به تقویت فضای فیزیکی مدارس، یافتن یک گروه حامی برای مدارس عادی و حتی پیشنهاد اعطای ابزارهایی همچون تبلت به صورت رایگان با اولویت دانشآموزان مناطق محروم ازجمله این پیشنهادهاست.
اما آیا این راهکارها میتواند به از بین بردن شکاف جدی میان مدارس دولتی با مدارس متنوع خصوصی منجر شود؟
نقش دولت و مجلس در تضعیف مدارس دولتی
معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش نخستین دلیل تضعیف مدارس دولتی را ناتوانی دولت و مجلس در تأمین منابع مالی لازم و اداره مدارس با عناوین غیردولتی میداند و میگوید: بخشی از مدارس هم با عنوانهای مختلف، نیمهدولتی شدند که بهتدریج سهم بالایی از دانشآموزان را به خود اختصاص دادند و با توجه به اینکه امکان تأمین منابع مالی هم از طریق سرانه و هم از طریق دریافتی از اولیا برای آنها فراهم بود، توانستند درصد بالایی از دانشآموزان را جذب کنند.
علی زرافشان در گفتوگو با قدس با اشاره به اینکه این مسئله صرفاً از نظر تأمین منابع مالی موجب تضعیف مدارس دولتی نشده، افزود: خارج کردن دانشآموزان با استعداد کمی بالاتر سبب شد مدارس دولتی فضایی برای دانشآموزانی شود که امکان کمتری داشتند و تعابیری ناشایست مثل مدرسه خوب و مدرسه بد، معلم خوب و معلم بد، دانشآموز خوب و دانشآموز بد و... از وقتی ایجاد شد که این مدارس تأسیس شدند.
به این ترتیب نخبگانی که میتوانند عامل پیشرفت باشند تفکیک شده و به جای مدارس دولتی در مدارس خاص تحصیل میکنند؛ شرایط بهگونهای است که رتبههای برتر کنکور سالهاست متعلق به دانشآموزانی است که در مدارس خاص درس میخوانند.
زرافشان با اشاره به اینکه پس از انقلاب، بخش عمدهای از معلمان از مسیری غیر از مسیر دانشگاه فرهنگیان، مراکز تربیت معلم و آزمونهای استخدامی جذب شدند، میافزاید: در این مورد مقصر اصلی نمایندگان مجلس هستند که برای حفظ آرای خودشان در هر قیام و قعودی چندین هزار نیروی انسانی را بدون عبور از مسیرهای انتخاب آموزش و پرورش و همچنین مسیر دانشگاه فرهنگیان وارد آموزش و پرورش کردند.
محروم کردن مدارس دولتی از منابع لازم
وی با تأکید بر اینکه این دلایل در مجموع موجب شده مدارس دولتی از سرمایههای لازم برای ارائه آموزش باکیفیت محروم شوند، ادامه میدهد: وقتی عوامل مؤثر بر آموزش باکیفیت را از مدارس عادی دولتی گرفتیم و به مدارس خاص دادیم؛ نباید انتظار داشته باشیم عملکرد مدارس دولتی مطلوب باشد.
متأسفانه حتی مدارس نمونهدولتی که برای ایجاد عدالت بیشتر و به عنوان یک تبعیض مثبت به نفع عدالت در آموزش و پرورش ایجاد شده بود هم با تغییری که در آییننامه آنها ایجاد شد تبدیل به نمونهمردمی و از رسالت و مسئولیت اصلی خودشان که توجه به دانشآموزان مستعد مناطق محروم بود، خارج شدند و این موضوع همچنان ادامه دارد.
معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش با تأکید براینکه اگر قرار باشد کاری برای مدارس دولتی صورت بگیرد، باید یک بازنگری اساسی در روندی که در طول ۴۰سال گذشته طی شده انجام شود تا مدارس به جایگاه خودشان برگردند، میگوید: حداقل این است که میتوان جلو این تبعیض و محرومتر کردن مدارس عادی دولتی را گرفت.
زرافشان در ادامه با تأکید براینکه حل مشکل تقویت مدارس دولتی عادی با دادن تبلت و اینترنت رایگان و... حل نمیشود، میگوید: مشکل مدارس این چیزها نیست، بلکه مشکلات مبنایی دارند؛ مشکل این است در یک کلاس طبیعی و عادی، تنوعی از توانمندیهای دانشآموزان وجود دارد و بچهها از هم یاد میگیرند؛ وقتی دانشآموزانی که به لحاظ هوش، استعداد و منابع مالی توانمندی بالاتری دارند را جدا کرده و به مدارس خاص بردند، دادن تبلت، اینترنت و... به چه درد بچهها میخورد.
وی در خصوص اینکه آموزشها در مناطق محروم کیفیت لازم را ندارد و از دسترسی به معلمان باکیفیت محروم هستند، میگوید: در آییننامه مدارس استعدادهای درخشان ذکر شده دبیر حق ندارد تمام وقت در این مدارس تدریس کند، بلکه باید نیمی از وقتش را در مدارس عادی دولتی تدریس کند، اما این آییننامه هیچ وقت بهدرستی اجرا نمیشود.
این کارشناس آموزشی با تأکید بر اینکه برخی از مدارس را میشود محدود و یا حتی منحل کرد، ادامه میدهد: مثلاً مدرسه استعدادهای درخشان در دوره اول متوسطه بیمعنی است و باید حذف شود؛ چرا که به بیعدالتی و نابرابری دامن میزند، یا مدرسه هیئت امنایی به همین ترتیب است و باید جلو رشد و توسعه اینها را گرفت و تا آنجاکه مقدور است همین درصدی هم که دارند، کاهش داد.
زرافشان میگوید: برای اینکه در مدرسه عادی دولتی بتوانیم شاهد دو اصل یونسکو یعنی یادگیری برای با هم زیستن و باز تولید عدالت در جامعه باشیم، باید مدارس نمونهدولتی حذف شوند. با توجه به معیارهایی مانند عدالت آموزشی، فرصت برابر آموزشی، دسترسی به آموزش، رویکرد فراگیر و خاستگاه مدرسه، مدارس نمونهدولتی شهری باید جمع شده و به مدرسه عادی دولتی تبدیل شوند.
وی با بیان اینکه مدارس نمونه مردمی برخلاف آییننامه، هم از سرانه و هم کمک اولیا بهرهمند هستند، میافزاید: باید با یک نوع تبعیض مثبت به نفع مدارس دولتی، منابع اعم از منابع انسانی و منابع مالی توزیع شود؛ مدارسی که با تنوع ایجاد شدند مدیر، معلم و دانشآموز را با معیارهایی که دارند، انتخاب میکنند و منابع مالی کافی هم در اختیار دارند؛ منابع این مدارس باید با مدارس عادی دولتی به اشتراک گذاشته شود تا حداقل این مدارس جان تازهای بگیرند.
معلم باکیفیت، راهکار تقویت مدارس عادی دولتی
معاون سابق دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش هم راهکار استقرار عدالت در نظام آموزشی کشور را ورود معلم باکیفیت و افزایش سطح کیفی دیگر مدارس دولتی میداند و به ما میگوید: در بحث معلم یکی از مهمترین اقداماتی که میتوانیم انجام دهیم این است از ابتدا معلمهای واجد صلاحیت را جذب کنیم. معلمی را سر کلاس نفرستیم که الفبای تعلیم و تربیت نمیداند، گواهی صلاحیت معلمی ندارد، دوره آموزشی ندیده و اصلاً انگیزه برای معلمی ندارد و فقط برای داشتن شغل آمده است.
احمد عابدینی با انتقاد از ورود انواع معلم در آموزش و پرورش با روشهای مختلف مثل حقالتدریس، خریدخدمات، سربازمعلم، نهضتی و سهمیهای، میافزاید: اگر قرار باشد از تمام مؤلفههای تعلیم و تربیت یکی را انتخاب کنیم و بگوییم اگر این عنصر وجود داشته باشد تعلیم و تربیت ما جریان پیدا میکند، آن معلم است.
این کارشناس حوزه تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه باید شیوه ورود معلمان را اصلاح کنیم و اجازه دهیم آب زلال به دریاچه آموزش و پرورش وارد شود، ادامه میدهد: بر اساس آمار از ۵۰درصد معلمهای ما حتی یک فرد هم دوره تربیت معلمی و آموزش معلمی ندیده؛ این معلم چگونه میتواند تأثیرگذار باشد و مدارس عادی دولتی ما را تقویت و ذهنیت مثبت ایجاد کند.
وی همچنین به سطح نازل مدیریت هم در جایگاه اداری و هم در جایگاه علمی در مدارس عادی دولتی اشاره میکند و ادامه میدهد: مگر میشود بدون توجه به ضوابط، معلمی را انتخاب کنیم که حتی یک روز هم معلم نبوده و تازه وارد آموزش و پرورش شده یا این فرد را در جایگاه مدیریت مدرسهای قرار دهیم که دهها معلمی دارد که سطح سواد آنها بسیار بالاتر از آن مدیر است؛ این کار انگیزه را از معلم میگیرد.
تنوع مدارس سبب تضعیف دولتیها نیست
معاون سابق دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش اینکه برخی تعدد و تنوع مدارس را موجب تضعیف مدارس عادی دولتی میدانند را فرار رو به جلو میخواند و میافزاید: اتفاقاً اگر قرار باشد رقابتی صورت بگیرد، در تنوع مدارس است؛ ما باید مدارس دولتی عادی را چنان رونق دهیم و معلمان خوب در این مدارس بهکار بگیریم که مدارس غیردولتی محلی از اعراب نداشته باشند؛ آیا تنوع مدارس از اینکه معلم خوب جذب کنیم جلوگیری میکند و یا مانع ساختن مدارس خوب میشود؟
وی ادامه میدهد: اگر مدارس دارای استانداردهای لازم باشند و بتوانیم معلمان واجد صلاحیت را به تعداد کافی به مدرسه بفرستیم، مدارسی استاندارد بسازیم و حداقلهای استحکام بنا و تجهیزات را داشته باشیم و برنامه درسی استاندارد و متناسب با اقتضائات محیطی و سنی طراحی شده باشد، اصل موضوع تنوع مدارس مفهومی ندارد.
عابدینی می گوید: مدرسه یک وزارت آموزشوپرورش کوچک و قلب آموزش و پرورش است؛ اگر مدرسه خوب اداره شود میتوان نبض آموزش و پرورش را تنظیم کرد، یعنی این نبض بهخوبی در حال زدن و سالم است؛ اگر مدرسه مشکل داشته باشد- که بسیاری از آنها دارند- یعنی نظام تعلیم و تربیت دارد در تب ناکارآمدی میسوزد.
اگر افزایش سرانه، فضای آموزشی و... برای تقویت مدارس دولتی امکانپذیر نیست انتخاب معلم خوب که امکانپذیر است؛ این موضوع اصلاً نیاز به هزینه ندارد؛ الان کسی بدون گواهینامه رانندگی اجازه رانندگی ندارد، اما به یک فرد اجازه تدریس میدهیم بدون اینکه گواهینامه صلاحیت داشته باشد، به یک مدیر اجازه مدیریت میدهیم بدون اینکه مدیریت خوانده یا معلمی کرده باشد.
معاون سابق دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با گلایه از اینکه تعدد مدارس لقلقه زبان بسیاری از مدیران و کارشناسان شده، میگوید: همین مدارس دولتی نه برنامه درسی جدا دارند و نه معلمانش از آسمان آمدهاند؛ تنها تفاوت آنها این است که شهریه دریافت میکنند؛ اتفاقاً اگر آزمون استاندارد بگیریم با اطمینان میگویم بچههایی که در مدارس غیردولتی درس میخوانند نمرات پایینتری نسبت به مدارس دولتی دارند، چون نمرات آنها شفاف نیست.
زرافشان با تأکید براینکه نباید آموزش و پرورش را به دست افرادی سپرد که نه علقهای و نه درک درستی از تعلیم و تربیت دارند، ادامه میدهد: هزینههای ما در جاهایی انجام میشود که ربطی به آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت ندارد و از آن طرف مدارس میز و نیمکت ندارند و حقوق معلم حق التدرس ماهها عقب میافتد.
نظر شما